بازی No Man’s Sky بعد از همهی بحثهایی که در جوامع گیمری راه انداخته بود منتشر شد و بالاخره دیدیم که این کهکشان عظیم واقعاً چطور سعی میکند که یک «بازی» باشد. با بررسی No Man’s Sky همراه BaziNews باشید.
بازی Man’s Sky در هستهی خود یک بازی بقا و ساخت و ساز است. شما باید برای هر هدفی که در بازی دارید، سوخت و منابع مورد نیاز داشته باشید وگرنه راه به جایی نخواهید برد. برای به دست آوردنشان هم یا میتوانید روی سطح سیارهها دنبال آنها بگردید یا از فروشندگان فضایی منابع را بخرید. در راه رسیدن به دیگر سیارهها این سوختها و منابع را خرج میکنید و دوباره آنها را به دست میآورید. همانطور که میبینید آن دنیای نامتناهی در حد یک بازی موبایلی تقلیل پیدا میکند، چون No Man’s Sky بعد از ده ساعت تقریباً هیچ ایدهی تازهای ندارد و تمام زرق و برقش رنگ میبازد. اما آیا این دلیل میشود که همینجا نسخهی بازی را بپیچیم، آن را یک ناامیدی تمام عیار لقب بدهیم و دیگر برای هیچ بازیای هیجانزده نشویم؟ قطعاً خیر.
برای لذت بردن از No Man’s Sky لازم است یک سری پیشنیاز را رعایت کنید چون خود بازی تلاش چندانی برای سرگرمکننده بودن نمیکند. اگر از پرسه زدن آزادانه در بازیها خوشتان میآید و حتماً دنبال مأموریتهایی که بازی به شما میدهد نیستید، میتوانید لذت زیادی از بازی ببرید. هرچقدر هم که «آسمان هیچکس» خستهکننده شود، سوار شدن به سفینه و سفر به فضا بدون هیچ محدودیتی تازگی خود را از دست نمیدهد. کافی است آن سیارهی بزرگ را در افق نشانه بگیرید و به سمتش بروید، چند دقیقه دیگر به آن خواهید رسید. اما اینکه آن سیاره هم همان منابع و عناصری را دارد که قبلی داشت و جو و اتمسفرش هم فرق چندانی نمیکند و پوشش گیاهی و جانواریاش را هم در چند سیارهی دیگر دیدهاید دیگر اهمیت چندانی ندارد. اهمیت از این لحاظ که بالاخره در تاریخ بازیهای ویدیویی، محصولی ارائه شد که تمام دنیایش قابل دسترسی است و بالاخره یک اثر کاملاً جدید دیدیم. اما بعد از مدتی که به هیجانات اولیهمان فائق آمدیم و کمی آرامتر شدیم، باید ببینیم No Man’s Sky به عنوان یک بازی ۶۰ دلاری، چه حرفی برای گفتن دارد.
اوایل بازی اهداف مشخصی وجود دارد: تعمیر اولیهی سفینه و ارتقای آن برای سفرهای بین کهکشانی. در این راه بازی به شما یاد میدهد چطور منابع را استخراج کنید و از آنها برای ساخت عناصر جدید و ابزار و وسایل برای لباس، سفینه و اسلحهی خود استفاده کنید. این سه وسیله یار و یاور شما در گشت و گذارهای فضاییتان خواهد بود و البته کمی که جلو بروید حسابی از دست آنها شاکی میشوید، چون نه لباس و نه سفینهتان گنجایش کافی را برای انبار کردن پلوتونیوم و کربن و آهن و طلا و دهها عنصر دیگر ندارد. استخراج منابع به راحتی فشردن یک دکمه روی کنترلر یا ماوس است و این مدیریت منابع و خرید و فروش به موقع آنها است که اهمیت بیشتری پیدا میکند. دستگاهی که با آن سیارهها را خالی میکنید، ابزار چندکاره نام دارد و به عنوان یک سلاح هم به کار برده میشود. در درخت ارتقای این ابراز، میتوانید بنا به نیاز و سلیقهی خودتان قسمت استخراجکنندهی آن را تقویت کنید و بهبود ببخشید یا به قدرت تهاجمی آن بیافزایید. چند سیاره را که پشت سر بگذارید تقریباً متوجه میشوید اهل گشت و گذارهای چند ساعته در غارهای یک سیاره هستید و با صبر و حوصله، منابع را جمع میکنید یا دنبال دردسر میگردید و با پلیسهای فضایی درگیر میشوید. در مواجهه با پلیسها اگر ارتقاهای مناسبی را روی ابزارتان نصب کرده باشید، میتوانید مدتی دوام بیاورید و از منابعی که بعد از کشتهشدنشان ظاهر میشود استفاده کنید.
مبارزهها اما به سطح سیاره خلاصه نمیشود و در فضا هم میتوانید یک جنگ ستارگان کوچک راه بیاندازید. سفینههای بسیار بزرگی در فضا وجود دارند که منابع زیاد و ارزشمندی را حمل میکنند و گاهی در یک کهشکان پدیدار میشوند. همانند ابزار چندکاره، اگر روی سفینهتان نیز ارتقاهای مربوط به لیزر و اسلحه را نصب کرده باشید و حواستان به سلامتی سفینه هم باشد، میتوانید یک دزد فضایی شوید و با کمی تعقیب و گریز، منابع خوبی به جیب بزنید. همهی اینها هیجانانگیز به نظر میرسد اما بخش مبارزهی بازی برخلاف بخشهای دیگرش پرداخت کاملی ندارد و نمیتوان از آن انتظار کیفیتی مشابه یک بازی شوتر داشت. مبارزات بازی از هیچ تنوعی برخوردار نیستند و به دلیل اینکه فقط یک اسلحه در اختیار دارید و دشمنها هم همیشه پلیسهای فضایی و گاهی جانوارن هستند، به سرعت خستهکننده میشوند. No Man’s Sky اصلاً دربارهی شلیک به رباتها و موجودات فضایی و سفینهها نیست. بازی اگر همان بخشهای گشت و گذار و بقای خودش را به خوبی پیادهسازی میکرد میتوانستیم روی آن حساب کنیم، ولی عدم وجود محتوای متناسب با وسعت بازی کار دستش داده و اثری که میشد یک بازی انقلابی باشد، بیشتر شبیه یک طبل توخالی شده است.
موارد کوچکی در No Man’s Sky وجود دارند که کمی بر جنبهی رازآلود آن میافزایند. مانند نژادهای مختلف موجودات فضایی که ویرانههای تمدنشان روی بعضی سیارهها مشهود است و سازههایی که با تعامل با آنها، میتوانید زبان موجودات فضایی را یاد بگیرید و راحتتر با آنها گفتگو کنید. این موجودات فضایی در پایگاههایی روی سیارهها و پایگاههای فضایی وجود دارند و نقش خاصی هم ایفا نمیکنند. شاید به سختی بتوانید منظور آنها را بفهمید و پاسخ درست را بعد مکالمه با آنها انتخاب کنید. به همین دلیل تنها انگیزه برای تعامل با آدمفضاییها تنها ارتقاهای جدیدی میشود که گاهی اوقات به شما پاداش میدهند. بازی در اینجا هم ناقص کار کرده و مفهوم ملموسی به موجودات فضاییاش نداده است. بازی هرجا خواسته نوآور باشد و دست به حرکت جدیدی بزند، تا نیمههای راه رفته و ناگهان مسیر دیگری را در پیش گرفته است.
ماهیت الگوریتمی بازی اجازهی خلق گرافیک واقعگرایانه را به بازی نمیدهد و از این نظر نمیتوان به بازی خرده گرفت. گرافیک فنی No Man’s Sky را اگر بخواهیم با بازیهای رایج دیگر مقایسه کنیم، نمیتوانیم به آن نمره قابل قبولی بدهیم چرا که کیفیت بافتها واقعاً پایین است، میدان دید وسعت بسیار کمی دارد و بازی از مشکلات افت فریم رنج میبرد. اما هلو گیمز موفق شده از لحاظ هنری هویت مشخصی به بازی بدهد و با طراحی یک تم کلی برای ظاهر بازی، ضعفهای فنی بازی را تا حدودی پوشانده است. حالت کارتونیمانند اشیا، گیاهان و موجودات مختص خودِ No Man’s Sky است و میتوان به راحتی با گرافیک هنری بازی کنار آمد. در طراحی منوها نیز بازی الگوبرداری کاملی از Destiny کرده و با طراحی دایرهای شبیه نشانهگر ماوس در پیسی، کار گیمر را در جستجو بین درخت ارتقا، منوهای منابع و قسمتهای دیگر بازی راحت کرده است.
هیچکس انتظار ندارد تک تک سیارههای بازی از لحاظ ظاهری با یکدیگر متفاوت باشند و همینکه آنها از بیابانهای لمیزرع تا جنگلهای درهم تنیده متنوع هستند، یعنی بازی حداقل در یک زمینه خستهکننده نمیشود. بله، محصول نهایی شبیه آن نمایشهای دو سال پیش نیست که در یک نما چهار گونهی جانواری و پنج نوع درخت و بوتهی مختلف و دریا و آسمان آبی داشتیم، اما همینکه هلو گیمز به جایی رسیده که با قدرت برنامهنویسیاش بتواند مناظر گوناگون خلق کند دستاورد بزرگی است. موردی که بر این تنوع میافزاید، موسیقی متن بازی است. گروه 65daysofstatic با درک کاملی از جو و فضای متفاوت بازی، موسیقی متناسب آن را خلق کرده که کمک بزرگی برای تحمل ساعتهای طولانی گشت و گذار و استخراج منابع است. آهنگها گاهی به پسزمینه میروند و گاهی در مواقعی که درگیر مبارزهای شده باشید، نقش پررنگتری ایفا میکنند. سبک الکترونیک موسیقی متن No Man’s Sky کاملاً با محتوای آن سازگار است و حتی میتوانید آلبوم آهنگهای بازی را به عنوان یک مجموعهی بیکلام مناسب گوش کنید.
تیم کوچک No Man’s Sky که تعداد اعضای آنها به ۲۰ نفر هم نمیرسد، کار خودشان را با یک ایدهی دیوانهکننده آغاز کردند و به کمک سونی توانستند برای بازی خود سر و صدایی به اندازهی یک بازی بزرگ و پرخرج ایجاد کنند. شاید این انتظارات بیش از حد ما بود که باعث شد نتوانیم از بازی لذت کافی را ببریم یا تعداد بسیار کم سازندگان بود که پروژهای عظیم را اداره میکردند که استودیوهای ۲۰۰-۳۰۰ نفری طرفشان میروند. No Man’s Sky یک اثر قابل بحث، شاخص و منحصر به فرد در دنیای بازیهای رایانهای است اما به عنوان یک بازی نمیتوان حساب خاصی روی آن باز کرد. نه خبری از المانهای نوآورانهی گیمپلی است و نه تعداد بیشمار سیارات کمکی به بهبود تجربهی تکرارشوندهی بازی میکند. No Man’s Sky شاید آن بازیای که همهی ما انتظارش را میکشیدیم نبود اما اتفاق بسیار مهمی است. میتواند آغازکنندهی راه جدید برای سازندگان بازی باشد که کمی از منطقهی امن خود فاصله بگیرند و ایدههای جاهطلبانه را امتحان کنند و به کمک دستاوردهای تکنیکی بازی هم میتوان به محصولاتی فکر کرد که ذهنیت ما را از بازی رایانهای تغییر خواهند داد. در دورانی که غیر از چند استثنا، بهترین بازیها شمارهی چندم بازیهای موفق قدیمیاند باید No Man’s Skyهای زیادی ساخته شود تا شاید یکی از آنها بتواند تکانی به این مدیوم درحال رشد بدهد. این No Man’s Sky هرچند ناقص و کمرمق، اما قدم اول را برداشته است.