بازی Fatal Frame: Maiden of Black Water با همان ترس خاص و فضاسازی کمنظیر، و دقیقا با همان نقاط ضعف و قوت که پیشتر روی کنسول نینتندو ارائه کرد بود حالا راهی پی سی و کنسولها شده است. همراه بررسی مجله اینترنتی بازی نیوز باشید.
سری بازیهای Fatal Frame از آن آثار باقدمت و ریشهدار هنر هشتم بهحساب میآیند. این مجموعه کار خود را در سال ۲۰۰۱ میلادی آغاز کرد و نگرش خاصاش بهژانر وحشت، باعث شد تا بهعنوان یک اثر کلاسیک و ماندگار در ویترین آثار ترسناک صنعت بازی، درخشان باشد. بازی Fatal Frame: Maiden of Black Water در سال ۲۰۱۴ میلادی راهی کنسول Wii U شد و حالا میبینیم که این بازی با نام Project Zero برای کنسولهای جدید و کامپیوتر، پورت و عرضه شده است. سری بازیهای «فیتال فریم» با دنبال کردن قصههایی با محوریت افسانههای محلی/دینی پیرامون ارواح کنار خط فکری بهخصوصی که در پس طراحی مراحل و شاکلهی گیمپلی آنها نهفته است، گیمرها را بهیک سفر اسرارآمیز و دلهرهآور میبرند. همراه زومجی باشید که در این بررسی میخواهیم کیفیت مولفههای مختلف Maiden of Black Water را بررسی کنیم و ببینیم که آیا این بازی ارزش هزینه و زمان شما را دارد یا نه؟
قصهی Maiden of Black Water مکاشفات سه شخصیت مختلف در کوهستان «هیکامی» را بازگو میکند. کوهستان هیکامی جایی است که مردمانش همراهبا زنانی مرموز که «دوشیز» (Maiden) نامیده میشوند، زندگی میکنند. این اشخاص با داشتن قدرت «کنترل ذهن» کاری میکنند تا مردم کوهستان زندگی هدفمندتر و بهتر را تجربه کنند. این زنان مرموز اما با گذر زمان و با غرق شدن در این تکنیک غیراخلاقی و غیرانسانی، از شدت عذاب وجدان تصمیم میگیرند تا طی یک مراسم خاص، خودشان را فدای کوهستان بکنند تا مادهای خاص که در این منطقه با نام «آب سیاه» (Black Water) شناخته میشود، همچنان جاری بماند.
در این بازی ما سه شخصیت مختلف با نامهای یوری کوزوکاتا، رن هوجو و میو هیناساکی را کنترل میکنیم. اشخاصی که هر یک ازطریق حرفه و پیشهی خاص خود، بهروشهای مختلف با قصههای این کوهستان درگیر شده و برای برملا کردن رازهای کوهستان هیکامی، مسیرهایشان با یکدیگر گره خورده است. بازی Maiden of Black Water از منظر داستانی، یک اثر بسیار درگیرکننده و جذاب است. کنار پرداخت خوب شخصیتها، تمرکز بازی روی افسانههای بومی مردم ژاپن (حتی افسانههای محلی واقعی کشور ژاپن و باورهای خاص مردم این کشور دربارهی «آب») و روایت کردن یک قصهی جذاب در این بستر، بهشکلگیری یک روایت جذاب و اسرارآمیز منجر شده که بهخوبی از پس همراه و درگیر کردن گیمر برمیآید و بازیکن را حدود ۱۰ تا ۱۲ ساعت سرگرم میکند.
گیمپلی Maiden of Black Water بهکنکاش در محیط و مبارزه با ارواح خلاصه میشود. بازی در فضاسازی و ترساندن مخاطب در اکثر مواقع کاملا موفق است. بهقدری موفق که اگر یک شب احساس تنهایی کردید، بهترین کار این است که در یک اتاق تاریک بهتجربهی این بازی مشغول شوید چرا که پس از آن، ارواح موجود در بازی نهتنها احساس تنهایی را از شما میگیرند، بلکه انواعی از آنها در بازی وجود دارند که حتی خواب شب را هم از شما صلب میکنند
گشتوگذار در نقشههای بازی بهلطف سیستم کنترل بسیار بد این اثر بهتجربهای عذابآور بدل میشود. یکی از راههای قرار دادن گیمر در شرایط سخت و پایین آوردن مقاومت ذهنی گیمر نسبت بهمقولهی «ترسیدن» در آثار ترسناک، سخت و سنگین کردن سیستم کنترل است؛ این نگرش بهسیستمهای کنترل در دنیای گیم با نام Tank Controls (سیستم کنترل تانک) معروف شده است. بازیهایی مثل نسخههای کلاسیک سری رزیدنت ایول یا اولین قسمت از سری دد اسپیس (درمیان آثار ترسناک مدرن) بهبهترین شکل توانستند سیستم کنترل تانک را پیاده کنند و با ارائهی یک تجربهی سخت و چالشبرانگیز، ذهن گیمر را نسبت به ترسها و موقعیتهای دهشتآور، آسیبپذیر کردند.
گشتوگذار در نقشههای بازی بهلطف سیستم کنترل بسیار بد این اثر بهتجربهای عذابآور بدل میشود. یکی از راههای قرار دادن گیمر در شرایط سخت و پایین آوردن مقاومت ذهنی گیمر نسبت بهمقولهی «ترسیدن» در آثار ترسناک، سخت و سنگین کردن سیستم کنترل است؛ این نگرش بهسیستمهای کنترل در دنیای گیم با نام Tank Controls (سیستم کنترل تانک) معروف شده است. بازیهایی مثل نسخههای کلاسیک سری رزیدنت ایول یا اولین قسمت از سری دد اسپیس (درمیان آثار ترسناک مدرن) بهبهترین شکل توانستند سیستم کنترل تانک را پیاده کنند و با ارائهی یک تجربهی سخت و چالشبرانگیز، ذهن گیمر را نسبت به ترسها و موقعیتهای دهشتآور، آسیبپذیر کردند.
بازی Maiden of Black Water اما در این امر کاملا ناموفق است. نه در نسخههای کنسولی و نه در نسخهی پیسی، شماتیک کنترل بازی اصلا خوب تنظیم نشده و خوب هم کار نمیکند. گیمر برای اینکه بتواند کنترل و یک تسلط نسبی بهنحوهی کنترل شخصیت و نحوهی تجربه کردن بازی بهدست آورد، باید خودش دستبهکار شود و تنظیمات بازی را تغییر بدهد. و خب این یعنی تیم تولید اثر، وظیفهاش را بهدرستی انجام نداده و این یک نقطهی منفی قابلتوجه برای ساختهی آنها است. بازی روی پی سی حتی پشتیبانی از ماوس و کیبورد هم ندارد. سیستم کنترل اثر روی پیسی بهشدت قدیمی است و قطعا پیسی گیمرهای کهنهکار را یاد روزهای سخت تجربه Devil May Cry 3 با کیبورد آن هم با آن شماتیک کنترل عجیب و غریب میاندازد. پورت پی سی بازی از منظر بهینهسازی و طراحی سیستم کنترل کاراکتر، بهیک بازی تاریخمصرفگذشته شباهت دارد.
قسمتی قابلتوجه از روال گیمپلی Maiden of Black Water روی مبارزه با ارواح متمرکز است. اگر سری Fatal Frame را تجربه یا دنبال کرده باشید احتمالا میدانید که در این آثار، مبارزه با ارواح و اشباح سرگردان ازطریق عکاسی از آنها جلو میرود. بهاین صورت که باید روح مهاجم و مدنظر را در قاب دوربین خود قرار بدهید و سپس با گرفتن عکس (و روشن شدن ناگهانی فلاش دوربین) آن روح آسیب میبیند. این نگرش بهمبارزه با ارواح ممکن است برای برخی از گیمرها عجیب و غیرقابل ارتباط برقرار کردن باشد. برای برخی اما نه کاملا جذاب است. بالاخره فیتال فریم یک بازی ژاپنی است و همانطور که احتمالا میدانید، ژاپنیها در زمان بازیسازی هرگز از دنبال کردن ایدههای دیوانهوار اجتناب نمیکنند.
سیستم مبارزات بازی در ابتدا جذاب و هیجانانگیز بهنظر میرسد اما هرچقدر که در بازی جلوتر میرویم، نحوهی مبارزه با ارواح جذابیت خود را از دست میدهد و بهتکرار میافتد. حتی آپگریدهای خاصی که برای دوربین عکاسی بازیکن (ماوسوم به Camera Obscura) در دسترس گیمر قرار میگیرند هم نمیتوانند از تکراری شدن روند کامبت این بازی جلوگیری کنند. درکنار تکراری شدن روال مبارزات، تکراری شدن روند یک سری از مراحل هم وجود دارند که ممکن است حوصلهی بازیکن را سر ببرند. بهاین صورت که یک مرحله را با شخصیت A در مکان X بهپایان میرسانیم. دقیقا در مرحلهی بعد باید با کاراکتر B دوباره به همان مکان X برویم و یک سری از کارها را تکرار کنیم.
بازی با هر قدم روبهجلو که برمیدارد، یک قدم هم بهعقب میرود. داستان بازی قوی است اما سیستمهای کنترلاش بهشدت منسوخشده، ناکارآمد و مشکلدار هستند؛ طراحی برخی از ارواح بهشدت وحشتآور است اما یک سری ارواح هم هستند که تحت تاثیر فنسرویسهای خاص ژاپنی، بهشدت طراحی اغواکننده و عجیبی دارند و فضاسازی عالی و سنگین بازی را تخریب میکنند. کامبت بازی نیز در آغاز بسیار جذاب و لذتبخش است اما رفتهرفته این سیستم زیر سایهی عدم تنوع در سناریوهای مبارزه و عدم وجود عمق کافی در طراحی مکانیزمهای کامبت، بهتکرار میافتد و رنگ میبازد. در زمان گشتوگذار در نقشهها و تلاش برای پیدا کردن اسناد اما، بازی بهیک اثر شدیدا اتمسفریک و ترسناک تبدیل میشود. از صداسازیها و ساختار خاص نقشهها که بگذریم، بهظاهر شدنهای گاه و بیگاه ارواح و رسوخ وحشت بهزیر پوست گیمر میرسیم که در نوع خود، بهبهترین شکل ممکن حجم زیادی از نقاظ ضعف بازی را پوشش میدهد.
صداگذاری، صداسازی و آهنگسازی از مهمترین و اساسیترین پایههای یک تجربهی دلهرهآور در مدیوم گیم هستند. سازندگان Maiden of Black Water نیز با علم بر این موضوع، تمامی مولفههای صوتی بازی را در بهترین حالت خود طراحی کردهاند. چه صداپیشگی کاراکترها، چه صداهای محیطی و چه آهنگسازی همه عالی هستند و در فضاسازی یک تجربهی دلهرهآورِ اسرارآمیز، ذهن گیمر را درگیر کرده و او را در نقشهها و سناریوهای مملو از تعلیق Maiden of Black Water غرق میکنند.
در سوی دیگر گرافیک فنی/هنری بازی را داریم. همانطور که پیشتر هم پیرامون این قضیه صحبت کردیم، بازی از نظر فنی واقعا ایرادهای قابل توجهی دارد. کنترل بسیار بد و بهینهسازی عجیب روی نسخهی پی سی با کمترین دسترسی بهتنظیمات گرافیکی و محدودیت بالا، از ایرادهای بخش فنی اثر هستند. بالاتر رفتن وضوح تصویر و خوش رنگ و لعاب شدن جزئیات محیطها و کاراکترها اما از مهمترین پیشرفتهای بازی نسبت بهنسخهی Wii U بهحساب میآیند.
پورت شدن بازی Fatal Frame: Maiden of Black Water برای پلتفرمهای جدید و کامپیوتر و در کل، بازگشت سری Fatal Frame بهسطح اول از مدیوم گیم قطعا یک اتفاق خوشحالکننده است. این اثر با تمامی نقاط قوت و نقاط ضعفی که در سال ۲۰۱۴ آنها را بهبازیکنان عرضه کرد، حالا بازگشته و روی پلتفرمهای جدید بهاستقبال بازیکنان رفته است. داستان بازی بسیار جذاب و باکیفیت کار شده و گیمر را بین ۱۰ تا ۱۲ ساعت، با ماجرایی که از دل فرهنگ عامه و افسانههای محلی ژاپن استخراج شده است درگیر میکند. بازی همانقدر که در ارائهی یک فضای شدیدا ترسناک و اسرارآمیز موفق است، بههمان اندازه هم در ارائهی برخی از مولفههای ساختاریاش روبهعقب حرکت میکند. سیستم مبارزات در ابتدا جذاب و لذتبخش ظاهر میشود اما در پایان رفتهرفته بهتکرار میافتد. تعداد بسیار زیادی از ارواح و اشباح بازی طراحی فوقالعاده ترسناک و دهشتآوری دارند اما برخی از ارواح را هم در بازی میتوانید پیدا کنید که تحت تاثیر فنسرویسهای عجیب هنرمندان ژاپنی، ظاهر اغواکننده و عجیبی دارند و نهتنها ترسناک نیستند، بلکه انگار طراحی شدهاند تا فضای ترسناک و دلهرهآور اثر را تخریب کنند!
تلاش سازندگان برای طراحی شمای کنترل بازی بهصورت کنترل تانک (Tank Controls) نیز موفقیتآمیز نبوده و بهینهسازی بسیار بد کنترل دوربین در محیطهای عموما بسته کنار انیمیشنهای کند کاراکترها، زحمتهای تیم تولید برای عملی کردن ایدهی مورد بحث را ناکام میگذارند؛ کنار این قضیه، محدودیتهای گرافیکی پورت PC و عدم پشتیبانی از ماوس (در گیمپلی) را قرار بدهید تا بدانید پورت کامپیوتر این اثر چقدر کمارزش است. بازی اما در بحث جلوههای هنری، فوقالعاده عمل میکند. طراحی صوتی و بصری تمامی نقشههای بازی بسیار عالی است و اگر آن فنسرویسهای خاص ژاپنی در طراحی برخی از ارواح را کنار بگذاریم، با یک بازی ترسناک کامل از نظر صوتی بصری روبهرو هستیم. تجربهی بازی Fatal Frame: Maiden of Black Water قطعا برای هواداران این سری، ساعاتی مملو از دلهره و مکاشفه را بههمراه خواهد داشت. اگر با مشکلات خاص فنی/محتوایی Maiden of Black Water کنار میآیید و از طرفداران ژانر ترس هستید حتما سراغ تجربهاش بروید؛ در غیر این صورت، بهتر است ابتدا سراغ بازیهای ترسناک باکیفیتتری که در بازار وجود دارد بروید و زمانیکه Maiden of Black Water در بازار تخفیف خورد، سراغش را بگیرید و در فضاسازی کمنظیرش غرق شوید.